منجی موعود (عج)در هنروادب
آیینه واپسین لولاک
ای ذات شریف کبریایی، مولای غریب، پس کجایی؟!
لبریز امید هستم، امّا؛ دلواپستان از این جدایی
تو راز شگفت کایناتی، آیینه واپسین لولاک
واقف به تمام محکماتی، در شیوه حق و حق ستایی!
رخسار تو آیه آیه نور، تأویل بدیع و النّهار است
هم مردمکان بسان والیل، تفسیر شریف دلربایی
اشراق شگرفت گیسوانت، آیات بلند و ژرف یاسین
محراب قشنگ ابروانت، تصویر عدالت ولایی
مخلوق تبسّم نگاهت، خورشید سپیده گاه موعود
مستور تجسم پگاهت، ظلمت کده های خودنمایی
بس جای ترنج دست ها را، مردم ببُرند عاشقانه
گر جلوه کنی به جای خورشید، یا پرده غیب واگشایی
تا کی به افق نظاره کردن، گریان تر از آسمان ابری!
تا کی به سپیده خیره ماندن، شام غم ما، سحر نمایی
تا کی ز هوا ستم ببارد، بر جان گیاه، سمّ بارد!
تا کی به کویر، خو بگیرد، گل بوته به جرم بینوایی
تا کی ز فقیر، قصه فقر، تا کی ز غنی، حکایت مال!
تا کی به ضعیف، طعنه اینکه: تو اهل کدام روستایی؟!
تا کی بدمد، گل شقایق، بر خاک مزار گرم عاشق
تا کی بخورد زمانه پیوند، با مرثیه های کربلایی!
مستور شود شب غریبان، همراه سپیده گر بتابی
پر شور شود دل یتیمان، تا از غمشان دهی رهایی
این چامه به التفات یادت، سرشار بلاغتی عجیب است :
ترکیب تناسبش، مرتب؛ تذهیب تغزلش، خدایی!
یا صاحب ذوالفقار حیدر، یا حافظ مصحف پیمبر(ص)
یا مظهر عدل حی داور، ای کاش که زودتر بیایی!
مکتب شعردینی
سیدعلی اصغرموسوی
قم/1380 https://telegram.me/ValAsr255
#saapoem